|
|
|
|
|
جمعه 15 خرداد 1394 ساعت 1:28 |
بازدید : 1914 |
نوشته شده به دست hossein.zendehbodi |
( نظرات )
پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست اینهمه جنگ و جدل حاصل کوتهنظری است گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست ...
----------------------------------------------------
گرچه مستیم و خرابیم ، چو شبهای دگر باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر امشبی را که در آنیم ، غنیمت شمریم شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر...
--------------------------------------------------
عهد کردم نشوم همدم پیمان شکنان هوس گردش پیمانه اگر بگذارد معتقد گردم و پابند و ز حسرت برهم حیرت این همه افسانه اگر بگذارد همچو زاهد طلبم صحبت حوران بهشت یاد آن نرگس مستانه اگر بگذارد شمع می خواست نسوزد کسی از آتش او لیک پروانهء دیوانه اگر بگذارد شیخ هم رشتهء گیسوی بتان دارد دوست هوس سبحهء صد دانه اگر بگذارد دگر از اهل شدن کار تو بگذشت عماد چند گویی دل دیوانه اگر بگذارد
------------------------------------------------------
ما به درگاه تو با بخت سیاه آمده ایم شکر وصد شکر ز بیراهه به راه آمده ایم نه پی سیم و زر و ملک و سپاه آمده ایم نه پی تخت و نه دنبال کلاه آمده ایم ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
-------------------------------------------------------
برخیز تا پناه به میخانه ای بریم دست ز عمر شسته به پیمانه ای بریم مستانه گر که بر سر ما جام بشکنند خوش تر که رنج صحبت فرزانه ای بریم از چرخ شکوه ،قصه ی بیهوده گفتن است دیوانگی است شکوه ای به دیوانه ای بریم آن سان شدم ملول که گر وجه می رسد این پنج روزه خانه به میخانه ای بریم آنجا هم ار نشد که شوم ،همتم کجاست چون جغد،آشیانه به ویرانه ای بریم
-----------------------------------------------------
:: برچسبها:
شعر عماد خراسانی ,
اشعار عماد خراسانی ,
شعر ,
عماد خراسانی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
|